آرین جوان 22 سال بیشتر نداشت که همزمان با روزهای پایانی تحصیلش متوجه دردی در بدنش می شود، پس از پیگیری و مراجعه به پزشکان حاذق درد آرین سرطان تشخیص داده شد.

با وجود توجهات خانواده و درمان هایی که صورت گرفت، بیماری آرین رو به بهبود بود اما سرطان برگ دیگری در سرنوشت آرین رو می کند، کبد آرین طی درمان درگیر شده و توان مقاوتش را از دست می دهد.

آرین که دوره تلخی را در رویارویی با سرطان گذرانده بود در روزهای پایانی عمر کوتاهش خواسته ای را با مادرش درمیان می گذارد.

 “مامان راهی پیداکنین تا مریضای دیگه شهرمون انقدر برای درمان سختی نکشن” 

شوربختانه آرین در هشتم شهریورماه 1389 رخت از جهان بست و آسمانی شد.

من رحمت اله مسقطی در هشتم دی ماه 1389 بنابر وصیت فرزندم آرین به مادرش , نیت کردم

 نیت تاسیس یک انجمن خیریه 

نیتی به حرمت انسانیت و برای تمام روزهایی که قرار بود بدون آرین سرکنم

تمام قصه همین نیست، آرین رفت تا من امروز عضو یک خانواده چند صد نفره باشم، خانواده ی بزرگ آرین

سرطان علاوه بر درد , هزینه هم دارد . بسیاری از ما فکر می کنیم اگر روی پول کارگری که به خانه مان آمده مبلغی بگذاریم یا لباس هایی را که استفاده نمی کنیم به نیازمندی بدهیم ,سهم مان را به دنیا پرداخته ایم.

مساله تامل برانگیز حوزه درمان , بحث هزینه هاست که خانواده را با یک بحران جدی روبرو می کند و عده ای را ناچار , مجبور به رجوع به موسسات خیریه می کند و بدون شک موسسات خیریه ای که در حوزه سرطان فعالیت می کنند ,نقش قابل ملاحظه ای در بازگشت آرامش به خانواده های بیماران بر دوش دارند

امروز , انجمن آرین  بی هیاهو , بی اعتنا به سختی ها و بدون توجه به برخی کم لطفی ها , گام های موثر و استواری در کاهش دغدغه های بیماران و خانواده هایشان برداشته است . گام هایی که مهر و عشق و مشارکت شما عزیزان , ضامن آن بوده است.

من , از تمام همیارانم در انجمن آرین , از مسولین شهرستان آمل , پزشکان , آزمایشگاهها , بیمارستان ها و داروخانه ها و مراکز درمانی و غیر درمانی که با انجمن آرین همکاری دارند و از تمام کادر اداری انجمن آرین و پزشکان و پرسنل کلینیک فوق تخصصی آرین قدردانی می کنم و دست تک تک شان را می فشارم.

از همسرم , ماندانا تیرگری , مادر آرین , یار روزهای خوب و بد زندگی‌م که با صبر و سلوک خود , همیشه , همراه من بوده است و از دخترم آفشید , برای اینکه دختر من است, صمیمانه سپاسگزاری می کنم.